دو کتاب از مجموعهی دو سده سخنوری برندهی جایزهی دوسالانهی کتاب اصفهان
آیین اختتامیهی بیستوپنجمین دوسالانهی جایزهی کتاب اصفهان عصر یکشنبه نوزدهم بهمنماه در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان برگزار شد.
این مراسم از سوی واحد کتاب ادارهی امور فرهنگی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان و بهمنظور شناسایی و معرفی کتابهای برتر در حوزههای مختلف، ارج نهادن و تکریم پدیدآورندگان و تولیدکنندگان این آثار و سایر بخشهای مرتبط با نشر کتاب برگزار شد.
در این دوره، دو کتاب از مجموعهی یازده جلدی دو سده سخنوری در دو بخش فرهنگ عامه و جغرافیا برگزیده شد که عبارتاند از:
فرهنگ مردم شیراز در دورهی سعدی و حافظ تألیف دکتر فرزانه معینی، دکتر مدینه کرمی، دکتر انسیه هاشمی و دکتر ابراهیم اکبری
جغرافیای تاریخی شیراز در سدههای هفتم و هشتم هجری تألیف دکتر مصطفی ندیم
در بیستوپنجمین دوسالانهی کتاب سال اصفهان، آثار ارسالیِ چاپ اول از فروردین ۹۷ تا پایان اسفندماه ۹۸ ارزیابی شدند که ناشر یا پدیدآورندهی آنها اصفهانی یا آثار مربوط به اصفهان باشد.
مجموعهی دو سده سخنوری یکی از فعالیتهای پژوهشی مرکز حافظشناسی_ کرسی پژوهشی حافظ است که به همت نشر خاموش (متعلق به استان اصفهان) منتشر شده است.
نشست حافظانهی <درنگی در مداحیهای حافظ> برگزار شد
سیصدوسیوچهارمین نشسست تخصصی مرکز حافظشناسی-کرسی پژوهشی حافظ، به سخنرانی دکتر ایرج شهبازی، عضوهیأتعلمی بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران اختصاص یافت.
در این نشست که بهصورت برخط و با حضور جمعی از ادبدوستان، بهویژه دوستداران حافظ و حافظپژوهان برگزار شد، دکتر شهبازی با طرح این مقدمه که: یکی از مسائل اندیشهسوز مطرح برای علاقهمندان حافظ این است که چرا او شاهان و وزیرانشان را مدح کرده است؛ سخن خود را آغاز کرد. وی گفت: این پرسش برای برخی ایجاد شده که آیا حافظ از قماش شاعران درباری بوده که هنر خود را صرف ستایش شاهان کرده است؟
این حافظپژوه با اشاره به اینکه در زمانهی ما برخی روشنفکران و مصلحان اجتماعی، بر حافظ میتازند که چرا او به مدح روی آورده است، به تبیین این مسأله پرداخت که: مرور دیوان حافظ نشان میدهد که او انسان آزادی است که سرش به دنیی و عقبی فرونمیآید و البته مدحهایی نیز در دیوانش دیده میشود. پس باید دید که چطور میتوان این دو بخش از وجود او را با یکدیگر جمع کرد؟
وی گفت: برخی، مدحهای حافظ را نمونهای از رندی او میدانند. رندی که میتواند مصلحتاندیش باشد و کرنش کند و در عینحال آزاد باشد و… اما اگر مفهوم رند را در دیوان او بررسی کنیم درمییابیم که رند در دیوان او مطلقا اهل چاپلوسی و تملق و مصلحتاندیشی نیست.
عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران، برای تبیین چگونگی و چرایی مدح در دیوان حافظ به بیان پنج نکته پرداخت:
۱. انسانبودن حافظ: وی تشریح کرد: حافظ مانند دیگران، انسانی بوده با خواستهها و تمایلهای انسانی؛ بنابراین نباید مانند قدیسان با او رفتار کرد یا از او توقع داشت، توقع عصمت از دیگران، بیهوده است.
او افزود: حافظ دچار دو نوع تمایل بوده است، گرایش به تعالی و نیاز دنیایی. او همیشه این دو گرایش را با خود داشته است. به گفتهی استاد خرمشاهی او کاملا انسان بوده و نه انسان کامل.
۲. برخورداری از حمایت دربارها: بهگفتهی دکتر شهبازی، در داوری بزرگان گذشته، باید شرایط زمانی آنها را نیز درنظر داشت و نباید با ذهنیت امروزی به قضاوت گذشتگان نشست؛ چراکه در گذشته اگر تشویق و حمایت دربارها نبود، بسیاری از شاعران و عالمان از فقر و فاقه به تنگ میآمدند و فراغتی برای پرداختن به علم و ادب نداشتند.
۳. حجم و محتوای مداحیهای حافظ. این حافظپژوه با بیان اینکه: کمیت بیتهای مدحی حافظ در مقایسه با کمیت کل دیوان او بسیار اندک است؛ توضیح داد: شاعران مداح وظیفه داشتهاند که در مناسبتهای خاص چون شکست وپیروزی و عروسی و… شعر بگویند، اما اشعار مدحی حافظ هم به لحاظ تعداد و هم محتوا با شعر ایشان کاملا متفاوت است.
۴. روش کلی حافظ در مدح. دکتر شهبازی به تبیین روش کلی حافظ در مدح پرداخت و گفت: حافظ معمولا بیتهای مدحی را بعد از بیت تخلص ذکر میکرده، به این ترتیب او بخش مدح را از تنهی اصلی غزل خود جدا میکرده است، درحالیکه شاعران مداح، از ابتدای شعر به مدح میپردازند.
۵. انگیزه و اهداف شاعران از مداحی: عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران، بهطورکلی چهار هدف را برای مدح برشمرد و تشریح کرد: براساس این چهار هدف، مدحها را میتوان به چهار دستهی متملقانه، باورمندانه، خیرخواهانه و عاشقانه تقسیم کرد: مدح متملقانه از سر ترس و طمع برای دفع خطر یا جلب منفعتی انجام میشود که سلمان ساوجی، انوری و خاقانی در این دسته میگنجند؛ مدح باورمندانه که در آن مداح از سر اعتقاد و باور به ممدوح او را مدح میکند و شاعری چون ناصرخسرو در این دسته میگنجد؛ مدح خیرخواهانه که در آن مداح اعتقادی به ممدوح ندارد، اما وقتی تأثیر قدرت او را میبیند، داروی تلخ نصیحت را با شهد مدح میآمیزد و سعدی در این گونه مدح آیتی است؛ مدح عاشقانه که در آن شاعر ممدوح را در مقام معشوق خود قرارمیدهد و مدح سعدی از جوینی از این گونه است.
دکتر شهبازی در پایان مداحیهای حافظ را از دو نوع خیرخواهانه و عاشقانه برشمرد و گفت: مداحیهای حافظ از دو نوع خیرخواهانه و عاشقانه باید دانست؛ البته غلبهی بیشتر با مداحیهای عاشقانه است.
وی برای این موضوع، دلایلی برشمرد که عبارتند از : ۱. استفاده از غزل برای مدح درحالیکه در ادبیات فارسی بیشتر از قالب قصیده برای این منظور استفاده میشده است؛ ۲. بررسی درخواستها و ملتمسات حافظ در بیتهای مدحی او نشان میدهد که خواستههای او بیشتر خواستههای عاشق از معشوق است مانند وصال، لطف، توجه، عنایت و…؛ ۳. پرهیز حافظ از مدح برخی پادشاهان مانند امیرمبارزالدین درحالیکه او بسیار بانفوذ و قدرتمند بود؛ ۴. حافظ در ضمن مدح مطالب اخلاقی مطرح میکند؛ ۵. نگاه حافظ به پادشاهان: او در بسیاری از ابیاتش به پادشاهان بیتفاوت بوده و در جامعهای دلخواه او رند در بالای هرم اجتماعی قرار دارد و نه پادشاه.
گفتنیست این نشست مرکز حافظشناسی-کرسی پژوهشی حافظ، با همکاری ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، همکاری معاونت فرهنگی-اجتماعی و مرکز پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز برگزار شده است.
سیصدوسیوسومین نشست حافظانهی مرکز حافظشناسی-کرسی پژوهشی حافظ برگزار شد
سیصدوسیوسومین نشست حافظانهی مرکز حافظشناسی-کرسی پژوهشی حافظ، به موضوع «نگرش معنوی حافظ» اختصاص یافت؛ در این نشست که بهصورت مجازی با حضور جمعی از دانشگاهیان و اهالی فرهنگ و ادب برگزار شد، صدیق قطبی، نویسنده و پژوهشگر جوان کشور در حوزههای علوم انسانی به سخنرانی پرداخت.
وی با بیان این مقدمه که شعر حافظ سرشتی متناقض دارد و ما باید وجود معمایی و چندصدایی او را به رسمیت بشناسیم، اذعان داشت: هدف از بیان این مقدمه آن است که بگویم، هرجا از موضوع نگرش معنوی شعر حافظ سخن گفته میشود؛ با عنایت به این موضوع است که سخن متناقض با این نوع نگرش نیز در دیوان حافظ وجود دارد و منظور از بیان نگرش معنوی حافظ این است که این زمانی ویژگیها متعلق به زمانی است که گویا حافظ ساکن کوی معنویت بوده درحالیکه میدانیم او همیشه ساکن این کوی نیست.
قطبی افزود: حافظ خود نیز بهصراحت به موضوع تناقض در اشعارش در موارد متعدد اشاره میکند، مانند آنجا که میگوید: حافظم در مجلسی، دردیکشم در محفلی… .
وی جلوههای متناقض شعر حافظ را متأثر از دیدگاه حافظ نسبتبه جلوههای متنوع خداوند دانست و این چندصدایی حافظ را نشاندهندهی آزادگی او تلقی کرد و به ارائهی شاهدمثالهایی در این باب پرداخت.
قطبی با اشاره به اینکه دربارهی معنویت، برحسب محیطهای فرهنگی و جغرافیاهای مختلف تعاریف متفاوتی ارائه داده شده، بر تعریفی از معنویت که از سوی یکی از معنویتپژوهان ارائه شده انگشت نهاد و توضیح داد: برحسب این تعریف، معنویت دستکم دارای سه مشخصهی عمده است: ۱. معنویت، به زندگی فرد یک هویت و معنا میبخشد و یکپارچگی به او میدهد؛ ۲. معنویت تلاشیست برای فراتر از رفتن از خودخواهی و دستیابی به حس عشق و دیگردوستی و ارزشهای اخلاقی؛ ۳. معنویت باعث میشود که با به ظهوررساندن قدرت تخیل، بتوانیم برای تماس با امر رازآمیزی آماده شویم.
این حافظپژوه در ادامهی سخنان خود، با عنایت به تعریف معنئیت، به بیان ۱۵ ویژگی در رویکرد معنوی حافظ اشاره کرد. بهگفتهی او ۱. حافظ جهان را منحصر در جهات مادی خود نمیداند؛ بلکه به یک امر ازلی و ابدی، رازآلود سرمدی قائل است؛ ۲. آن امر رازآمیز که حافظ به آن امید دارد؛ امری نیست که بتوان به یقین آن را باور کرد؛ درواقع کسی از سر یقین محرم راز نمیشود. معشوق نقابی افکنده و خود را پنهان کرده است؛ اما باید در برابر حقیقت گشوده بود و در پیِ هر زمزمهای که ما را به کوی دوست فرامیخواند به راه افتاد. شاید همین غیبت خدا و حقیقت است که شوق وصل را در ما مینشاند. ۳. بنا بر رویکرد معنوی حافظ، در نگاه انسانی ما، جهان خالی از خطا و رخنه نیست؛ اما باید بکوشیم با دیدهی زیبابینِ عشق به هستی نظر کرده و خطاپوشی کنیم؛ ۴. حافظ معتقد است، در ما خاطرهای ازلی نهادهاند؛ وسوسهای مقدس در نهاد ماست که ما را به جانب عشق و خوبیِ اخلاقی فرامیخواند؛ ۵. به رغم فناپذیری همهچیز، ساختار جهان بهگونهای است که به «عشق» و «خیر اخلاقی» بیتفاوت نیست و نقشی که به دست عشق و اخلاق بر دیوار جهان میبندد، پایدار است؛ ۶. در برابر تقدیر و سرنوشت باید خرسند و پذیرا بود، از منظرِ هستیشناسانه ما اختیار چندانی نداریم، اما بهتر است از منظر اخلاقی خود را مختار بدانیم و بهرغم آنکه لزوماً کوششهای ما به مقصود نمیانجامد، چالاک و بیدار، بکوشیم؛ ۷. برای راهبُردن به ابعاد معنوی جهان لازم است که چشمِ معنابین و جاننگر پیدا کنیم و از حواسِ دینی و معنوی بهرهمند شویم، چراکه با چشمِ «جهانبین» نمیتوان به لایههای نورانی وجود راه بُرد؛ ۸. همهچیز در معرض فناست و بهترین کار، اغتنام فرصت و سرکشیدنِ اکنون است؛ ۹. جهان، سراسر جلوهی امر مقدس است. امر مقدس را نباید در جایی بیرون از طبیعت سراغ گرفت. آن خیرِ برین، همین نزدیکیهاست. باید با نظری آکنده از عشق و زیبایی معنا را در همین ظواهر جهان جستوجو کرد. آنچه ما را در شکار معنا کامیاب میکند، نه بیاعتنایی به زیباییهای اینجهانی بلکه یافتنِ چشمی معنابین و جاننگر است؛ ۱۰. باید دعا کرد. استغفار سحر و راز و نیاز شبانه و سوز و گدازهای دل، روزنهگشاست. برای ارتباط با جانِ عالَم و یافتنِ راهی به باطن جهان، ابزارِ دعا کارساز است؛ ۱۱. قناعت و خرسندی به آنچه داریم و وارستگی و چشمسیری از لوازم معنویزیستن است؛ ۱۲. مصاحبت پاکدلان از شیوههای بسیار مؤثر برای یک زندگی معنوی است؛ ۱۳. به هر شیوهای باید از «خودپرستی» فاصله گرفت؛ ۱۴. تنها عشق است که ما را رستگار میکند؛ ۱۵. بزرگترین خطای اخلاقی «ریاکاری» و «مردمآزاری» است و بزرگترین فضیلت اخلاقی «خطاپوشی» و «بخشندگی» است.
گفتنیست، سلسلهنشستهای مرکز حافظشناسی کرسی پژوهشی حافظ با همکاری مدیریت فرهنگی دانشگاه شیراز، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و مرکز پژوهشهای زبان وادبیات فارسی دانشگاه شیراز برگزار میشود.
سیوسومین نشست مرکز حافظشناسی: نگرش معنوی حافظ
✳️مرکز حافظشناسی-کرسی پژوهشی حافظ برگزار میکند: «نگرش معنوی حافظ»
✳️سخنران: آقای صدیق قطبی
✳️این نشست، روز یکشنبه ۳۰آذرماه ۱۳۹۹، ساعت۱۸، بهصورت مجازی از طریق لینکهای زیر برگزار خواهد شد:
نرمافزار ادوبی کانکت:
https://vc44.shirazu.ac.ir/hafezstudies/
پیج رسمی مرکز حافظشناسی:
@hafezstudiescenter
✳️سلسله برنامههای علمی (مجازی) مرکز حافظشناسی-کرسی پژوهشی حافظ، با همکاری معاونت فرهنگی-اجتماعی دانشگاه شیراز، ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و مرکز پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، برگزار میشود.
✳️ورود برای عموم علاقهمندان از طریق لینکهای اعلام شده آزاد است.
*روابط عمومی مرکز حافظشناسی *
آخرین دیدگاهها