سومین نشست علمی بیستوچهارمین یادروز حافظ، در تاریخ ۲۲ مهرماه ۱۳۹۹، بهصورت مجازی برگزار شد. در ابتدای این نشست، دکتر مریم حسینی، استاد دانشگاه الزهرا تهران، به موضوع گریز از هژمونی از سنایی تا حافظ پرداخت. وی با این مقدمه سخن خود را آغاز کرد که: در طول تاریخ هزارسالهی شعر پارسی، شاعران زیادی دربارهی اوضاع نابهسامان عصر خودشان سخنران راندهاند و هرکدام بهنوعی تلاش کردهاند، نقش رسانهای و اجتماعی خودشان را اداکنند. برخی مانند سنایی و حافظ، بیشاز دیگران به نقد حکومت و دین حاکم زمانهی خودشان گرایش داشتهاند. دکتر حسینی سپس رابطهی طبقهی فرادست و فرودست را در چارچوب اصطلاح هژمونی کاوید. هژمونی ترکیبی از عوامل گوناگون سیاسی و فرهنگی و اجتماعی است و از جایی شروع میشود که یک طبقه و نمایندگان آن، قدرت خود را از طریق ترکیبی از اجبار و اقناع بر طبقات پایین اعمال میکنند. در شرایط هژمونیک، مردم چنان باورهای حاکمیت را در خود درونی میکنند که دولت، صدای خود را از گلوی آنها میشنود. او افزود: در این میان، نقش رسانهها هم در شکلدادن به شرایط هژمونیک و هم شکستن آن بارز است. در زمانهی حافظ، نهادهایی چون مسجد و مدرسه و منبر، مهمترین نهادهای هژمونیک هستند و در کنار اینها، شعر نیز ابزاری هژمونیک برای ارباب قدرت بهشمارمیرود. اما در نبرد میان طبقهی حاکم و فرودست، فرودستان هم میتوانند از ابزارهای هژمونیک استفاده کند. حافظ نیز از همین شعر که ابزار هژمونیک حاکمیت است، برای شکستن هژمونی استفاده میکند. او با دو نهاد روحانیت و سیات در زمان خودش مبارزه میکند و میکوشد در دیوان خود، کسانی مانند صوفی و زاهد را به حاشیه براند و در برابر، موقعیت رند را برجسته کند. حافظ با طنز و شوخی با مقدسات شروع میکند تا از مقدسانگاری واژههای دینی بکاهد و با تابوشکنی، قدر و منزلت پذیرفتهشدهی عرفی را زیر سوال ببرد؛ به جای آب پاک و روشن با می طهارت میکند و نور خدا را به جای مسجد و کعبه در میخانه میبیند.
دکتر حسینی ادامه داد: حافظ به شیوهی مطایبهآمیز، رفتار حاکمانی چون امیرمبارزالدین را تقبیح میکند و از دکان رویوریای زمانه شکایت میکند:
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس توبهفرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند…
البته حافظ به طنز و شوخی بسنده نمیکند و گاه به زبان هجوآمیز روی میآورد: کجاست صوفی دجالفعل ملحدشکل…/ صوفی شهر بین که چون لقمهی شبهه میخورد..
استاد دانشگاه الزهرا گفت: از انواع کارکردهای هژمونیک دولتهای مقتدر، استفاده از مراسم دینی و ملی هست که حافظ آن را هم در دیوانش به طنز و تمسخر میگیرد: زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز…
او افزود: استفاده از راوی اول شخص نیز دیگر شگرد حافظ برای شکستن هژمونی است. او از آنچه بر خودش رفته سخن میگوید: من ترک عشق و شاهد نمیکنم صدبار توبه کردم و دیگر نمیکنم
دکتر حسینی در پایان بهطورکلی شگردهای حافظ برای شکستن هژمونی را چنین خلاصه کرد: کاربرد واژههای هژمونیک با لحن طنز و تمسخر، جابهجایی نقشها، آفرینش مفهوم تازه برای واژهها، هجوم به تابوها، هجوم به واژههای دینی فرادستی و تجاهر به فسق و فجور.
دومین سخنران این نشست، دکتر عبدالمحمود رضوانی، استاد ترجمه و مدیر مؤسسهی ترجمان علوم بود. وی سخنرانی خود را با این مقدمه آغاز کرد که چرا بزرگان ما در دنیا به اندازهی بزرگان غربی شناخته شده نیستند و در بطن آن جامعه حضور ندارند؟ سپس پاسخ داد: ما در معرفی این بزرگان به جهان اقدامی انجام ندادهایم و این میتواند ناشی از ناتوانی ما یا اراده نکردن باشد. دکتر رضوانی در ادامه هدف سخنرانی خود را ترغیب جوانان به امر ترجمهی اشعار حافظ توضیح داد و گفت: اولین قدم به یاد داشتن این نکته است که حافظ شاعر است و سخنش لایههای متعدد دارد که باید در آنها غور کرد و فهمیدشان و درنهایت در ترجمه اعمال کرد و برای این منظور و فهمیدن حافظ، باید با تاریخ زمان او آشنا شد چراکه قبض و بسط زمانهی حافظ کاملا در شعرش تجلی دارد. با درک دقیق مفهوم شعر، ترجمه، معنی پیدا میکند؛ چراکه درک مفهوم در انتخاب واژه کمک میکند و ازآنجاکه هرواژه بار معنایی خاصی دارد، انتخاب آنها امری بسیار ظریف و دقیق است و حال که حافظ خداوندگار انتخاب واژهی اصلح است شایسته مینماید که ما هم در ترجمه، کلماتی دقیق و درخور برگزینیم.
وی افزود: موضوع مهم دیگر در ترجمهی دیوان حافظ، ترجمهناپذیری بعضی واژههاست. آنجاکه برای یک واژه چون «رند» بار معنایی خاصی وجود دارد که معادلیابی را ناممکن میکند، مراجع متخصص مثل دانشگاه شیراز باید تعریفی ارائه دهند و برای مراجع دارای صلاحیت غرب بفرستند تا خود آن واژه در انگلیسی بیاید.
نکتهی دیگری که دکتر رضوانی برای ترجمهی صحیح شعر حافظ بر آن تأکید کرد، انتقال موسیقی شعر حافظ و توجه به تقارنها و توازنهای کلام اوست که مترجم باید همگی را در نظر داشته باشد. همچنین افزود: حافظ در استفاده از حروف هممعنا را در نظر داشته و برای مثال وقتی از قد صحبت میکند، از «الف» بیشترین بهره را در کلام خویش میبرد: هرچه هست از قامت ناساز بیاندام ماست/ ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست، حافظ خداوندگار واژهی اصلح است.
دکتررضوانی در پایان خطاب به جوانان بیان داشت که به رغم تمام مشکلات باید قدم در راه گذاشت و نترسید و بلندپرواز بود.
دکتر مو هونگ یان، استاد دانشگاه مطالعات خارجی پکن و رئیس مرکز ایرانشناسی این دانشگاه، آخرین سخنران سومین نشست علمی یادروز حافظ بود. او که خود مترجم آثار کلاسیک و معاصر ایران است، به مبحث می و عشق در شعر حافظ پرداخت.
دکتر مو هونگ یان با بیان این مقدمه که در سدههای هجدهم و نوزدهم شعر حافظ از طریق ترجمهها به غرب راه یافت، به تأثیرپذیری شاعران و نویسندگان غرب، به ویژه گوته از حافظ اشاره کرد و گفت: رویکردهای مختلفی دربارهی عشق و می در شعر حافظ وجود دارد، اما برای شناخت واقعی شعر حافظ لازم است که به تاریخ زمان حافظ و موضوع تصوف تسلط داشت. وی در ادامه به تشریح بعضی از ابیات حافظ و رویکردهای مختلفی که در تفسیر آن وجود دارد پرداخت.
گفتنیست سلسلهنشستهای علمی یادروز حافظ، همانگونه که از سوی مرکز حافظشناسی اعلام شده است، بهصورت مجازی، از تاریخ ۲۰ تا ۲۳ مهر ماه ۱۳۹۹ ساعت ۱۹ از طریق لینکهای
ابر دراک: http://derak.live/stream/hafezstudies و پیج اینستاگرامی مرکز حافظشناسی: @hafezstudiescenter برگزار میشود
آخرین دیدگاهها